شصت و سه سال به پای هم پیر شدن را لحظه ای درک کردم که پدر و مادر برای اولین و آخرین بار همدیگر را در برابر چشمان من همچون دو معشوق به آغوش کشیدند
صدای پدر که مادر را به اسم صدا زد پر از عشق بود
و صدای مادر آرامش و شجاعتی به پدر داد که دیگر از او جدا نشدند
+
نوشته شده در جمعه بیست و چهارم بهمن ۱۳۹۳ساعت توسط
|