امشب مثل سگ شدم ، اخلاق گندی که گه گداری نمايان ميشود ، حوصله هيچ کس رو ندارم حتّی خودم رو .... ميخواهم تيغی بر دارم و بکشم روی استخوان هايم تا ان مجودات ريز که مشغول خوردن مغز استخوان هايم هستند بريزند بيرون ........

+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و دوم شهریور ۱۳۸۴ساعت   توسط   |